آموزش پایه
سن آغاز دوره : 6 سال
سن اتمام دوره : 15سال
آموزش ابتدایی
مدت زمان دوره: 6سال
بین سنین6 تا 12سال
گواهینامه اعطایی: گواهینامة پایان دورة ابتدایی
آموزش مقدماتی متوسطه
نوع مدارس ارائه کننده: مدارس راهنمایی
مدت زمان دوره: 3سال
بین سنین 12 تا 15 سال
گواهینامه اعطایی: Chugakko Sotsugyo Shameisho( گواهینامة پایان دورة سیکل )
آموزش تکمیلی متوسطه
نوع مدارس ارائه کننده: مدارس متوسطه مکاتبه ای
مدت زمان دوره: 4سال
بین سنین 15 تا 19سال
نوع مدارس ارائه کننده: مدارس متوسطه پاره وقت
مدت زمان دوره: 4 سال
بین سنین 15 تا 19سال
گواهینامه اعطایی: Kotogakko Sotsugyo Shomeish( گواهینامة دیپلم متوسطه)
نوع مدارس ارائه کننده: دبیرستانها
مدت زمان دوره: 3 سال
بین سنین 15 تا18سال
گواهینامه اعطایی: Sotsugyo Shomeisho Kotogakko (مدرک پایان دبیرستان)
چالشهای اساسی
سیستم آموزش ژاپن رو به تغییر است ، امّا با این وجود و علیرغم اینکه مردم هم به این عامل اذعان دارند،گرایش براینست که بجای تمرکز بر برخی از تأثیرات این تغییرات ، بر جنبه های ساختار این سیستم آموزشی تأکید شود ( بعنوان مثال سیستم 3-3-6 و تغییرات در سرمایه گذاری در آموزش عالی )
البتّه بخشی از دلایل این موضوع بر این است که بعلّت ادامه دار بودن این اصطلاحات ، همیشه امکان درک اینکه چه تغییراتی روی داده است ، و اینکه این تغییرات کوتاه مدت هستند یا دراز مدت وجود ندارد .روند اصلاحات جاری ریشةعمیقی در اصلاحات دهة 80 دارد.
نقطة آغازی مفید و مطمئناً عامه پسندایست که آنرا با ایدئولوژیهای کنفوسیس مربوط می سازیم .این کاریست که اغلب سیاست مردان ژاپن ، بویژه سیاستمردان محافظه کاری چون ناکازون انجام می دهند .خطر چنین روش اینست که تأثیر نوعی از مذهب یا ویژگی اخلاقی موجود را ارائه دهد، در حالیکه بسیاری از مردم ژاپن ایدئولوژیهای از این قبیل را بعنوان معیار به ارث ببرند. ژاپن در قرن نوزدهم ، پروسة امتحانات خود را براساس مدل Prussionارائه داد.
درسیستم جدید اصول شایسته سالاری ، جایگزین تولّد در خانواده اشرافی و یا حقوق سرپرستی بعنوان استحقاق بروکراسی و در نتیجه موقعیت اجتماعی گردید.قابل توجه ترین و کاربردی ترین مثال تعداد عظیم سیاستمداران و بروکراتهای پیشرو با سوابق تحصیلی در دانشگاه توکیو می باشد ، با وجود این فارغ التحصیلان که در رأس سلسله مراتب آموزش ژاپن قرار دارند ، شاید بتوان این نتیجه را گرفت که این سیستم شاینده سالار است.چنین سیستمی دانشجویان را بیشتر قادر به دنبال کردن علائق خود و ایجاد تغییرات در نظام امتحانات و نیز درجامعه یعنی جایی که روابط قدیم مدرسه دیگر برای ارزیابی استعداد بالقوه کارکنان حیاتی نیست ، رهنموم می سازد.یکی از اهداف اصلی نظام آموزشی ژاپن که در سراسر دوران پس از جنگ ثابت مانده است و منبوکاگاکوشو مکرّراً برآن تأکید کرده است ، ایجاد سیستمی تساوی طلب بوده است که بلافاصله پس ازروند اصلاحات ناکازون آغاز شده است.عدم تبعیض به واسطه امکان دسترسی همگانی به کلیه سطوح آموزشی در سراسر چهل وهفت Prefecture ژاپن، حضور گسترده کودکان ژاپنی در مدارس ابتدایی و مقدماتی متوسطه، استفاده از استانداردتحصیلی و استفاده از کتابهای تأکید شده قابل تایید است.اینکه نظام تساوی طلب است ، شاید نشان دهد که ممکن است شاینده سالار نباشد. با این حال این سیستم به آن حدّی که اغلب به آن باور رهبری می شویم، تساوی طلب نیست ، و کلمة کلیدی در نتیجه گیری آمانو، فرصت می باشد چون با وجودی که هر دانش آموزی قادر است به امکانات آموزشی تقریباً یکسانی در کلیه مناطق کشوردسترسی داشته باشد، امّا هنوز درکیفیت آموزش تفاوتهایی مشهود میباشد.
مسئلة دیگر اینکه آیا سیستم ورودی عادلانه است یا نه ( یعنی دانش آموز براساس توصیه پذیرفته می شود ، یا با گذراندن امتحان ورودی )
بدون بررسی این شرایط شخص نمیتوان در مورد شاینده سالار بودن یک سیستم تصمیم گیری نمود.با وجود اینکه شاید دانش آموزان مدارس آموزشی یکسان می بینند ( و با وجود اینکه امکان دارد تجربیات آنها به علّت تفاوتهایی درکارکرد و منابع آموزش مختلف متفاوت باشد) ، امّا از اهمیّت بخش دیگر سیستم ، یعنی جوکو (مدارس خصوصی آمادگی امتحانات) نمیتوان غافل شد جوکوشاید بد نام ترین سیستم آموزش ژاپن باشند.آنها معمولاً بعنوان مدارسی صرفاً درگیر در آماده سازی دانش آموزان جهت امتحانات توصیف میشوند ، امّا در واقع انواع مختلف بسیاری ازجوکوها وجود ندارند ، به علاوه تعداد محدود جوکوی موجود نیزهر یک نقشهای متفاوتی ایفا می کنند. علّت بد نام شدن این مدارس دراین است که همچون سلاحهای تاکتیکی در نژاد سلاحهای گسترش دهنده آموزش می باشند.به این علّت است که دانش آموزان جهت کسب امتیاز نسبت به دانش آموزان دیگر دراین مدارس حضور می یابند. اهمیّت این مدارس چنان تعیین کننده است که برخیها شروع کرده اندبه پرسیدن این سوال که آیا امکان دارد جوکوها علّت عملکرد بالای دانش آموزان در مسابقات بین المللی باشند.علاوه براین ، با وجودیکه برخی از جوکوها تکنیکهای آموزش ابتدای را توسعه داده اند ، رینکیوشین (شورای ویژه نخست وزیر ناکازون) حتّی میخواست جوکوبخش شناخته شدة سیستم آموزش شده و جایگزین مدارس عادی گردد. اگر جوکوها به این درجه از اهمیّت برسند ،شخص به هنگام قضاوت در مورد کیفیت و نقش سیستم آموزش ژاپن ، نقطة کلیدی ای که باید به خاطر سپرد، اینست که دسترسی به جوکو چیزی نیست که بتوان برای همه تضمین کرد.بعکس مدارس درجه یک ، که ورود به آنها دست کم تا حدّی ، براساس نتایج امتحان یا عملکرد در مرحلة پایین تر سیستم آموزش صورت می گیرد.ورود به جوکو را اساساً پول تعیین می کند. با وجودیکه هزینه های حضور در جوکو مهّم شمرده نمی شود، امّا واقعیت اینست که به جای عملکرد آموزشی ، پول بخشی از مکانیزم انتخاب شده است . به صورت منطقی ، جوکو بعکس آموزش شاینده سالار اداره می شود .
همة کودکان ژاپنی در جوکو حضور نمی یابند اگر چه شاید تصوّر به گونه ای دیگر باشد.
با توجه به مراحل آموزشی ، تفاوتهایی میان آنها وجود دارد که شاید مهّم تر از همه این باشد که اغلب تفاوتهای منطقه ای قابل توجهی وجود دارد.
در این نقطه است که به نظر می رسد این نظام شاینده سالار میشود – از این نظر که بهترین دانش آموزان به بهترین مدارس می روند ، و دانش آموزان ضعیفتر به مدارس معمولی تر می روند یا مجبورند به طور کامل از سیستم بیرون بروند . دسته بندی دانش آموزان در این سطح این باور را القا می کند که دغدغة خاطر سیستم رسمی آموزشی در مورد تساوی در مفهوم گزینش دانش آموزان براساس تفاوتهای آنان در استعدادهای ذاتی یا موفقیتهای آنان در جوکو می باشد .نظریه قبلی نیاز به توجه بیشتری دارد . این عقیده که دانش آموزان ممکن است در قابلیتهای ذاتی تفاوت داشته باشند از نظر سنّتی عقیده ای عامه پسند نبوده است . گرچه ممکن است توافقاتی وجود داشته باشد که تفاوتهایی در استعدادهای ذاتی وجود دارد ، امّا سیستم در درون خود و شیوه هایی که دانش آموزان به آن نحوه آموزش داده می شوند طوری برنامه ریزی شده که این مسئله را درنظر بگیرد. این شاید عامل دیگری باشد ، چون جوکو تلاش می کند تا اذهان تیز هوش را به فعالیت بیشتری وادارد. در واقع ، در ژاپن ، ظاهراً تصوّر براین است که تمام کودکان استعداد بالقوه مساوی دارند و تفاوت در موفقیتها از تفاوت در« تلاش ، پشتکار، و خود نظمی ناشی میشود ، نه از توانائیهای فردی »
این نظریه ظاهراً اینگونه است که با وجودی که هدف سیستم آموزش تساوی طلبی است امّا بعلت تفاوتهای موجود در تلاش ، پشتکار و خود نظمی اختلافاتی وجود دارد واین مطمئناً بیش از هر چیز دیگر بیانگر شاینده سالار است .از آنجا که اصلاحات آموزشی آغاز شده توسط ناکازون در اواسط دهة 80 آغاز شد ، حرکت روز افزونی به سمت ارائة آموزش به نخبگان و دور شدن از آموزش تساوی طلب سنّتی وجود داشته است . رینگیوشین هرگز به وضوح خواستار آموزش نخبگان نبوده است ، امّا با این وجود پیش بینی هایی که به فرد توجه بیشتری نشان می دهند ، ظاهراً حرکتهایی در این جهت بوده اند .نتیجه اینکه شاینده سالار بودن سیستم آموزشی ژاپن مورد شک و تردید قرار می گیرد ظاهراً ازبسیاری جهات اینگونه نیس. امّا برای اکثریت دانش آموزان ژاپنی و خانواده ها شاید شاینده سالارتر از آن باشد که اغلب تصور میشودانسان فقط می تواند امیدوار باشد که با ادامة تغییرات داده شده در سیستم و تغییر خواسته های جامعة ژاپن در آینده وضع بهتری میان سیستم آموزش وجامعه برقرارشود ، به طوریکه افراطیها و آنهایی که درحاشیه هستند دیگر آسیب نبینندwww.mahshar.com/world/.../countries.phpcjapans5.ht..