تاریخ و فلسفه

تاریخ وفلسفه

تاریخ و فلسفه

تاریخ وفلسفه

خلاصه ای از کتاب مدرسه کیفی ویلیام گلاسر

خلاصه ای از کتاب 
مدیریت هدایتی - یادگیری مشارکتی

مدیریت بدون توسل به زور و اجبار

(مدرسه کیفی)از ویلیام گلسر

 

 

دکتر ویلیام گلاسر از سال ۱۹۶۵تاکنون در مدارس مختلف ایالات متحده آمریکا به عنوان سرپرست

 

، مدیر و مشاور مشغول به کار بوده است. اولین کتاب او برای معلمان با عنوان ـ مدارس بدونشکست ـ با استقبال میلیون‌ها معلم و مدیر مدرسه در سراسر جهان روبه‌رو شد.

اما هنوز تا تحقق مدارسی که در آن دانش‌آموزان با تجربه تلخ شکست تحصیلی روبه‌رو نشوند راهزیادی باقی مانده بود. به همین دلیل دکتر گلاسر در سال ۱۹۹۰مفهوم ـ مدرسه کٍیفی ـ را مطرحساخت ، مدارسی که در آن شکست تحصیلی وجود ندارد و همه دانش‌آموزان می‌توانند به کیفیتبالای تحصیلی دست یابند

. آموزش دادن در بهترین شرایط نیز کار دشواری است ولی نادیده گرفتن نیازهای دانش‌آموزان یامعلمان، این شغلِ ذاتاً دشوار را به شغلی غیرممکن تبدیل می‌کند. هر روش آموزش‌دهی که نیازهایدانش‌آموزان و معلمان را نادیده بگیرد، به شکست خواهد انجامید.

دکتر گلسر این کتاب را برای فراهم ساختن چارچوب نظری برای معلمان و برنامه‏ریزان مدارسنوشته است. او در این کتاب مؤلفه ‏های بنیادین مدرسه و کلاس درس کیفی را با مثال‏های عینی

ارائه داده است. وی در این کتاب «سیستم» آموزش و مدرسه را مسئول ایجاد شرایط یادگیری دانش‏آموزان می‏داند و از این روی در نیم قرنتلاش اخیر سعی داشته است چارچوب نظری وراهکارهای عملی مؤثر و مبتنی بر یک تئوری منسجم به دست دهد.

تجربیات شغلی من در درس ریاضی

در  سال های اولیه ی خدمتم ، دغدغه ام این بود که بهترین و ساده ترین روش های محاسباتی یا حل مسئله راپیدا کنم و در اختیار دانش آموزانم قرار دهم !

اما تجربه به من آموخت که نقش من به عنوان یک معلم ، اصلاُ این نیست . بلکه به مراتب : مهم تر ، ظریف تر ،جذاب تر و البته مشکل تره و همه ی اهتمامم این شد که دانش آموزانم را به تفکر و حل مسئله تشویق کنم .


۱- به موضوع درس خود علاقه مند باشید .

2- بر ماده درسی خود مسلط باشید .

۳- بدانید از چه راهی می توانید آنچه را در نظر دارید یاد بدهید؟ بهترین روش یاد دادن را خودتان پیدا کنید .

۴- به چهره شاگردان خود نگاه کنید ، تا متوجه انتظارهای آنها بشوید و دشواریهای آنها را کشف کنید ،

توانایی این را داشته باشید که بتوانید خودتان را به جای آنان بگذارید .

۵- به آگاهی های خشک و عریان قناعت نکنید . بکوشید مهارت را که لازمه ی عقل و اندیشه است و عادت

به کار منظم را ، در دانش آموزان تقویت کنید و تکامل بخشید .

۶- بکوشید تا حدس زدن و یش بینی کردن را به دانش آموزان یاد بدهید .

۷- سعی کنید اثبات کردن را به دانش آموزان یاد بدهید .

۸- در مساله ای که طرح شده است ، چیزی را جستجو کنید که ، برای حل مساله های دیگر مفید است .

از موقعیتی که مساله مشخص مفروض دارد ، روش کلی را کشف کنید .

۹- راز خود را بلافاصله فاش نکنید .

اجازه بدهید دانش آموزان تا آنجا که می توانند تلاش خود را برای حل یا حدس راه حل ، به کار برند .

به دانش آموزان امکان بدهید ، هرچه بیشتر خودشان کشف کنند .

۱۰- با اشاره های خود ، دانش آموزان را راهنمایی کنید ،

ولی عقیده خود را به زور به آنها تحمیل نکنید.

ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق مقایسه هر فرد با خودش!!!

مقایسه ی دانش آموزان با خودشان ، و ارزیابی میزان پیشرفت یا افت تحصیلی هر فرد نسبت به پیشینه ی تحصیلی خودش ، یکی از روش های پذیرفته شده نزد صاحب نظران تعلیم و تربیت است و توصیه می کنند حتی المقدور از مقایسه ی دانش آموزان نسبت به یکدیگر اجتناب شود.

چند روز قبل شاهد تشویق دانش آموزان و ارائه ی کارت امتیاز های متفاوت ، بر اساس همین رویکرد در مدرسه  بودم. وقتی از نحوه ی شناسایی دانش آموزان پرسیدم ، گفتند:

مقایسه ی دانش آموزان با خودشان ، و ارزیابی میزان پیشرفت یا افت تحصیلی هر فرد نسبت به پیشینه ی تحصیلی خودش ، یکی از روش های پذیرفته شده نزد صاحب نظران تعلیم و تربیت است و توصیه می کنند حتی المقدور از مقایسه ی دانش آموزان نسبت به یکدیگر اجتناب شود.

چند روز قبل شاهد تشویق دانش آموزان و ارائه ی کارت امتیاز های متفاوت ، بر اساس همین رویکرد در مدرسه  بودم. وقتی از نحوه ی شناسایی دانش آموزان پرسیدم ، گفتند به افرادی که میانگین نمرات آن ها ارتقاء یافته "به همان نسبت کارت امتیاز" ۵ ،۱۰ ، ۱۵ و ۲۰ " امتیازی داده می شود. کاری که ما هم در درس های خودمان لحاظ می کنیم و از همین روش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مان را ارزیابی می کنیم. به نظر من روش جالب و مفیدی است امتحان کنید

یک تجربه کاری +یک تجربه از زندگیم

اینجانب طاهره باقری از استان مرکزی (شهر اراک) باحدود 19 سال سابقه کار)(نه)9سال دبیر ریاضی مقطع راهنمایی وحدود10 سال در سایر دروس راحت تر (به دلیل بیماری  تومور مغزی وجراحی وتبعات بعد از آن) .

 

خاطره ام مربوط به قبل از بیماریم که به تدریس ریاضی مشغول بودم مربوط میشود.

درسال 1379ابلاغم برای تدریس ریاضی راهنمایی در روستای ضیا ء آباد شازند( استان مرکزی)بوددر آن سال که به علت تغییرشغل همسرم  مجبور به اقامت در شهر شازند شده بودیم ازاراک به شازند نقل مکان کردیم  آن زمان فرزند اولم حدود 16-15 ماه داشت ومهد کودکها نیزاز نگه داری کودکان زیر 2 سال اجتناب می کردند.بنابر این تصمیم گرفتم فرزندم را با خودم به روستا ببرم در آنجا یکی از شاگردانم با خانواده اش صحبت کرد وقرار شد در برابر گرفتن مبلغی از فرزندم نگهداری کنند من هم خیلی خوشحال شدم فقط مانده بود سرویس برای رفت وبرگشت آنرا نیزپدر مدیرمان  با تعیین کردن مبلغی به صورت ماهانه مسئول سرویس ماشد .خیلی خوشحال بودم که در آن شهر غریب مشکلاتم تقریبا حل شده بود. اول صبح که میشد فرزندم رابا ساک به دست همراه خودم به روستا می بردم .البته آن روستا مردمان مهربانی داشت به محض رسیدنم به روستا سریع دانش اموزم که خانواده اش مسئولیت نگه داریش راقبول کرده بود بچه را ازم می گرفت وتا مسیر خانه شان کمکم میکرد(چون خانه شان چندصد قدمی فاصله داشت وپدر مدیرمان ما را جلوی درب مدرسه پیاده میکردمنم که ساک به دست وبچه بغل خسته میشدم این کار شاگردم را خیلی دوست داشتم).

آن سال تعداد دانش آموزانم 19نفر بود با توجه به سالهای دیگر که حدود 35 نفر بودند ایده ال بود من تک تک انها را دوست داشتم(به خاطر محبتهایشان).کلاسم را طبق روش همیشگیم به چند گروه تقسیم کردم( سرگروه ها وزیر گروهها ورقابت گروهی وکار گروهی وحتی بعضی از قواعد سخت ریاضی رادر صورت امکان  به صورت شعر درمی اوردم  )تکالیفهای مربوطه راپیگیری میکردم و....آن زمان هنوز نظام 6-3-3 وسال تحصیلی به صورت 2 ترم نبود یعنی همان ثلثی  بودن امتحانات ونمرهدهی امتحانات به صورت ثلثی برگزار میشد.ثلث اول ودوم با وجود تلاشهایم چند نفری تجدید شدن که با توجه به سالهای قبلم امار تجدیدی خیلی کمتر بود ولی از انجایی که من تصمیم گرفته بودم که به پاس محبتهای خانواده شاگردم که از فرزندم نگه داری میکردند 100 در صد قبولی بدهم کلاسهای جبرانی به صورت رایگان وخارج از برنامه برای کل شاگردانم گذاشتم که خوشبختانه با استقبال روبرو شد با تلاشها وکوششهای فراوان در ثلث سوم به لطف خداوند به خواسته ام رسیدم و کل دانش آموزانم 100درصد قبول شدند وخستگی از تنم بیرون امد.در ان زمان ارزشیابی فرهنگیان از30 نمره بود ولی با وجود 100درصد قبولی وروابط دوستانه با مدیر وهمکارانم مدیر ارزشیابی مرا29.75 داد و وقتی علت را جویا شدم متوجه شدم در یکی از روزهای سرد وبرفی زمستان که پدرش ما را تا درب مدرسه میرساند من از پدرش خواستم مرا تا جلوی در خانواده ای که فرزندم را نگه می داشتند برساند که او در جواب گفت دربست حساب می کندچون پولم برای دربست کم بود خواستار مبلغ کمتر شدم که گویا از این حرفم ناراحت شده بوده وحالا با کم کردن 25 .از ارزشیابیم خواسته بوده جبران کند.آن سال از دست مدیرمان که حتی ادعای دوستی با من را داشت خیلی ناراحت شدم چون شاهد زحماتم بود وخودش هم دبیر علوم بود ولی با بند پ مدیر شده بود (در صورتی که در ژاپن شرایط احراز مدیریت زمین تاآسمان فرق میکند). آری این گونه ما را دلسرد میکردند تا جایی که با وجود علاقه شدیدم به تدریس ریاضی کم کم ازش متنفر شده بودم .از این ماجرا چندین سال گذشت  ودر یکی از مدارس که کار میکردم اول سال مدیر ان زمانمان را دیدم که ابلاغ دبیری علوم داشت واز مدیریت افتاده بود و...

از این ماجرا زمان زیادی گذشت تا همین اواخر یعنی حدود5 سال قبل که در یکی از اموزشگاهها تعلیم  رانندگی شرکت کرده بودم انجا بایکی از شاگردان  آن زمانم برخورد کردم که در همان اموزشگاه کار میکرد از دیدنم خیلی خوشحال شد وبغلم کرد وخیلی تشکر کرد وگفت تدریس شما در درس ریاضی باعث شد به این درس علاقه مند شوم ودر دبیرستان نیز به رشته ریاضی بروم و در دانشگاه هم رشته حسابداری بخوانم وقتی جویای حال بقیه دانش اموزانم شدم اکثرا تحصیلات خوبی کسب کرده بودند . از ان به بعدتصمیم گرفتم ماجرای تلخ ارزشیابی را فراموش کنم وخوشحال بودم که زحماتم باعث شده بود دانش اموزانم به این درس (ریاضی-غول ذهنها)علاقه مند شوند.وبعضی هایشان حتی در این رشته ادامه تحصیل دهند.

یک تجربه دیگر که زندگی وبیماریم به من آموخت:

ما انسانها همیشه چوب عدم تجربه و عدم دانشمان را میخوریم فقط به قول فرمایشات حضرت علی (ع) در نهج البلاغه: باید دعایمان از خداوند رسیدن بهکمال عقل باشد  تا به هر چه میخواهیم برسیم .

حدود 5-6 سال بود گاه گاهی سر درد های وحشتناکی  داشتم به صورتی که روز بعدش قادر به رفتن به سر کارم نبودم .پزشکان تشخیص مشب تا صبحیگرن داده بودند وهر دفعه که به این خاطر به پزشک مراجعه میکردم یک پلاستیک قرص و آمپول می دادند غافل از اینکه تومور داشتم ودر حال پیشروی وباید سریعتر جراحی میشدم . تا اینکه بعد از چندین سال تجویز اشتباهی با اینکه بیماریم خیلی پیشرفت کرده بود متوجه شدم  با یک سی تی اسکن معمولی می توانستند متوجه بیماریم  شوند  و.... بازم باید شاکر باشم .گر چه تهران جراحی شدم ولی آسیبهای زیادی بعد از جراحی درسن 27-28 سالگی دیدم.در صورتی که همان جراحی را خانمی 70-80 ساله در تهران که هم تختی من بود  با کمترین آسیب انجام داد(به خاطر تشخیص به موقع).

خلاصه کتاب آموزش قلب ها واندیشه ها

به نام خداوند بخشنده مهربان

پس بشارت ده بندگانم راآنان که سخنان را می شنوند وبهترینش را پیروی می کنند.آنان کسانی هستند که خدای هدایتشان کرده وخردمندان هم آنان اند.             

                                                               قرآن کریم –سوره زمر.آیه 18

این کتاب ( آموزش قلبها و اندیشه ها:تجارب آموزشی ژاپنی ها در مراکز پیش دبستانی ودبستانی,اثر :دکتر کاترین لوئیس ,مرکز انتشارات دانشگاه کمبریج,مترجمان:حسین افشین منش،شیده ایلبگی طاهر،تهران، انتشارات سازوکار، 1379تعداد صفحات 347را همراه دو سی دی که کل کتاب را رو خوانی+ خاطرات و مطالب بسیار آموزنده) .با چندین بار زنگ زدن به خانم اعظم صالحی  با شماره تلفن 09125441813 می شود تهیه کرد البته تهیه آن برای ما غیر تهرانیها کمی هزینه بردار است چون من با پست سفارشی خریداری کردم.که شامل 12فصل می باشد.که ده فصل آن مربوط به مسائل ژاپن  بعلاوه فصل 11که پیام یکی از معلمین دلسوخته کشورمان است +فصل 12که ذکر منابع کتاب است.درفصول آن سعی شده به  همه ابعاد گوناگون  نظام اموزش وپرورش کشور ژاپن  توجه شود.اینجانب سعی کردم با یاری خداوند خلاصه این کتاب ارزشمند رابرایتان بازگوکنم,امیدوارم حق مطلب را ادا کرده باشم.انشاا...

به نام آن که جان را حکمت آ موخت

مقدمه :

به ژاپن باید به مثابه آینه نگریست ونه یک راهکار.   ( مری وایت )

برای شناخت سرزمین خود باید سرزمین دیگری راشناخت.    (سیمور مارتین لیپست )

 

خلاصه ی فصل(اول)

تحصیلات اجباری در ژاپن در سن 6 سالگی واز مدارس ابتدایی آغاز می شود.دورنمای آموزشی ژاپنی ها,در مقایسه با آمریکا,از ویژگی هایی مشابهی نظیر دوره طولانی آموزش اجباری, درصد بالای دانش آموزان حاضر در دوره دبیرستان و نیز حق انتخاب مراکز مختلف پیش دبستانی , برخوردار است.در بسیاری از  ویژگی ها, با دور نمای آموزشی امریکا تفاوت دارد.این اختلافات شامل :نظارت آموزش ژاپن بر کتب درسی و نیز ساعات درسی,اجتناب از دسته بندی دانش آموزان براساس توانایی هایشان و نیز دست چین کردن آن ها در دوره تحصیلی اجباری,و تحمیل فشر برای امتحانات ورودی دانشگاه ها به مقاطع پایین تر آموزشی نظیرابتدایی و حتی دوره های پیش دبستانی می باشد تعدادی  ازمحققگران  دلایلی میاورند  که دوره ی پیش دبستانی متفاوت ترین و زنده ترین بخش در نظام اموزش کشورژاپن است.درکشور ژاپن حق انتخاب نوع مرکزپیش دبستانی برای والدین شاغل وجود دارد . ویلیام گومزمدارس ابتدایی راگل سرسبداموزش وپرورش این کشور دانسته ومعلمان ژاپنی بیشترین توجه خودرابه رشد حس همبستگی درکلاس های درس خوداختصاص می دهند. حقوق آموزگاران ژاپنی اغلب ازدرامد بازاریان وکسبه  ومهندسان در اغازاستخدام بیشتراست. البته حقوق آموزگاران باتوجه به سن افراد درنیمه ی عمر خود به هم ترازی با مشاغل دیگر  می رسد.

 

خلاصه فصل دوم:

 فعالیت های دانش آموزان پیش دبستانی و بازی های آزاد انها سبب نوعی یادگیری می شود که نیاز  رشد فیزیکی انهااست. دراین دوره تمام  اهداف آموزشی و یادگیری  با وجود  بازی های  آزادانه  به نتیجه مورد نظر ومطلوب می رسند .

منظورازبازی آزادانه آن است که دانش اموزان درانتخاب آنچه می خواهند انجام دهند کاملا مختار هستند.ازدیگراهداف اموزش پیش دبستانی درکشورژاپن اموختن این نکته به دانش آموزان است که چگونه می توان فردی مسئول ومهربان بود.ازدیگرموارد پرورش دانش آموزان پیش دبستانی رگ گو  با جرآت بالا  است .  به هرحال ، بدون در نظر گرفتن هدف جمع شدن ها و باهم بودن بچه ها بالاخره رشد علمی، تا حدودی روی خواهد داد. جرا که اصرار بر دوستی، ارتباط و همکاری بچه با یکدیگر، زمینه ساز جریان علمی خواهد شد.

خلاصه فصل سوم:

رخداد های مدرسه از قبیل روز ورزش و نیز سفرهای دسته جمعی ، فرصت های بیشتری را برای همه دانش آموزان فراهم می اورد تا با هر  مقدار مهارت های علمی ، بتوانند در یک  تلاش و کوشش جمعی نیز سهیم باشند.

ارزش های کلاسی ، با اصرار بر همدلی  و ویژگی های خاص خود در روابط، همین احساس را نیز در جهت کسب دستاورد های علمی ، حفظ می کند.با توجه به همراهی و پیشتیبانی نظام  تحصیلات عمومی که بسیار  بر رشد اخلاقی و اجتماعی بچه ها تاکید دارد، مربیان ژاپنی در این که مواردی از قبیل «لذت بردن از دوستی ها و خلق خاطرات خوش» را از اهداف اصلی مدارس ، به حساب آورند، تردیدی به خود راه نمی دهند.در جریان مطالعه دستاوردهای نظام آموزشی ژاپن ، باید آنچه را که مربیان ژاپنی ، به عنوان اهداف اساسی خود ، تعیین می کنند، در نظر گرفت؛ اهدافی چون توجه داشتن به بچه ها  و نیز وابسته کردن ایشان به جامعه مدرسه.معلمان ژاپنی به پرورش ابعاد مختلف  دانش آموزان توجه دارند.اهداف دوره ی آموزش ابتدایی بیشتربه رشدهمه جانبه  دانش آموزان در ارتباط  است و دانش آموزان ژاپنی به تلاش فردی درکسب مدارج علمی ارزش زیادی می دهند.کلاس ها  در دوره ابتدایی درسال های نخستین اهداف  روشنی رامشخص  می کنند وبرای دانش آموزان وقت و زمان خاصی  تعیین میکنند  تا درباره ی نحوه ی کاربردی کردن اهداف درزندگی شخصی  و روزانه بحث می کنند.

 خلاصه  فصل چهارم  :

 آموزگاران ژاپنی ، اغلب گروه ها ی کوچک مورد نظر و نیز کلاس و مدرسه را به صورت خانواده ای توصیف می کنند که در آن جا، دانش آموزان از هم یاد می گیرند تا در فکر آسایش و راحتی یکدیگر باشند. بردشت استعاره ای از«مدرسه»به عنوان  یک واحد تولیدی یامحل کار و جایی که بچه ها در آن جا زحمت می کشند,به همان نسبت که در مدارس آمریکایی رایج است ,در مدارس ژاپنی جایی ندارد.انتظارات معلم ژاپنی از بچه ها،در هر یک از روز هایی که آن ها باید بدون چنگ زدن به هم ، در استفاده از رنگها ، مشارکت کنند و یا آب های ریخت شده را با کمک یکدیگر، جمع نمایند ، افزایش می یابد. با این حال ، این انتظارات به موقع، خود تصویر روشنی را از معنای زندگی گروهی در نزد بچه ها به وجود می آورد. به نظر آموزگاران ژاپنی ، رشد اجتماعی بچه ها ، فرایندی است که نیاز به حمایت دقیق دارد.گروه ها باید با قرار دادن بچه های خجالتی  یا پر توقع در کنار بچه هایی که بتوانند کمک احوال آن ها باشند، ارتباط های میان آن ها را بارور نمایند. فعالیت گروهی باید حس تعلق خاطر و کمک رسانی بچه به یکدیگر را در جهت شناخت ویژگی هایشان از هم ،افزایش دهد.  

 

دراغلب کلاس های مدارس ژاپنی کار و فعالیت به شکل گروهی است و  هسته ی اصلی زندگی را وجودگروه های کوچک تشکیل می دهد.اکثر دانش آموزان پیش دبستانی حداقل به مدت یک سال گروه خود را تغییر نمیدهند و در همان گروه باقی می مانند.

گروه ها موجب ارتباط  و نزدیک شدن دانش اموزان بایکدیگرمی شوند وازاین طریق راه وشیوه ورسم تربیتی مدرسه راتجربه می کنند. اداره ومدیریت کلاس ها  را این گروه های فعال  تشکیل می دهند.

خلاصه  فصل پنجم :

درکلاس های مدارس ژاپنی رهبرشدن  شامل تعداد زیادی از دانش اموزان میشود و یک حق ویژه نیست که فقط نصیب تعدادکمی ازافرادشود.

پدر ومادر دانش آموزان  پیگیر هماهنگی و رابطه با فرزندان خود هستند و نه تدوین دستورالعمل هایی برای اطاعت محض فرزندان ازدستوراتشان

درکلاس های اول مدارس نماینده کلاس  به نام توبان معلمان رادرکاراداره و مدیریت  کلاس یاری می رساند.

ازجمله وظایف این مبصرها می توان به مواردی ازجمله :

1-ارزیابی رفتاردیگرشاگردان

2-رفع مشاجرات میان دانش اموزان اشاره کرد همه دانش آموزان و نه فقط تعدادی خاص از ایشان، به طور روزمره از فرصت هایی برخوردارند تا روی خود به عنوان یک شهر وند خوب و مسئولیت  شناس حساب کنند. به همین دلیل ، در شکل گیری قوانین و ارزش هایی که بر زندگی کلاسی شان تاثیر دارد،

نقشی  را ایفا می کنند. با یاری دادن بچه ها برای ایجاد تعهد در تک تک آن ها در برابر قوانین ، به تدریج ، رابطه مستحکمی بین ایشان و جامعه کلاس برقرار می شود و به این ترتیب ، به نهادی شدن اصل اندیشیدن در آنان و تلاش آموزگاران ، خودبه خود  ، زمینه بروز رفتار های ناهنجار در بین ایشان کاهش می یابد

خلاصه  فصل ششم  :

درمدارس  کشورژاپن هدف ازنظم وترتیب تبعیت وپیروی محض نیست .بلکه افزایش درک وفهم دانش آموزان مورد نظراست.

آموزگاران  به بیان احساسات  خود می پردازند وازمخالفت مستقیم باعواطف دانش آموزان پرهیز می کنند.

دربرنامه ریزی آموزشی مدارس به ایجاد روابط گرم وصمیمانه بین آموزگاران ودانش آموزان   تاکید شده است.  بچه ها، نقشی گسترده و فراگیر در سامان دادن رفتار همکلاسی ها دارند ، در حالی که حضور اقتدارگرایانه آموزگاران ، بی رنگ است.

خلاصه  فصل هفتم  :

مدارس باید به مکان هایی تبدیل شوندکه درآن معلمان وشاگردان باهم زندگی کنند وروابط نزدیکی با هم داشته باشند وازبودن باهم لذت ببرند.

درمدارس  دوره ابتدایی برمشارکت فعال همه  دانش آموزان درجریان یادگیری تاکیدمی شود.

معلم بیشتردرنقش راهنمایی مطلع وآگاه و بیشتر در منزلت مدیریتی کلاس  ظاهر می گردد.

درنظرمعلمان ژاپنی انچه مهم است تقویت فکرواندیشه های همه  دانش اموزان می باشد . دستاوردهای تجربی  آموزش سال های اولیه ابتدایی ژاپن :

1-    این که مهارت ها به عنوان بخشی از فعالیت های ذوقی و یک سرگرمی معنا دار  و نه یک هدف غایی، باید مورد آموزش و یاد گیری قرار گیرد.

2-     این که آموزگاران تلاش دارند تا اجنماعی از نوآموزان را به وجود آورند تا با نظر حمایت نسبت به افکار و احساسات یکدیگر نگاه کنند.

 3- این که آموزگاران بر جریان یادگیری و نتیجه کار تاکید دارند.

4-    این که در بحث و جدل های صمیمانه ،پافشاری و حل متفکرانه مسائل ، به عنوان اهداف مهم آموزشی بچه  ها در نظر گرفته می شود .

5-    و بالاخره این که تفکر و اندیشه ،بنیان آموزش ها ی کلاسی بچه هاست.

تاکید جمعی و پیوسته بر پیگیری یک مسئله خاص در طول یک یا دو کلاس ،فراوانی محرک و مشوق برای ارتباط یافتن درس با تجارب شخصی ، و فعالیت هایی که بچه ها را از نظر جسمی و احساسی و نیز ذهنی ،با آنچه مطالعه کرده اند،درگیر می کند، از جمله ساز و کارهای تربیتی آموزشی کشور ژاپن است. آموزگاران ،در هر فرصتی  ظرفیت بچه ها را در معرض قضاوت و ارزشیابی خود آن ها قرار می دادند.

خلاصه  فصل هشتم :

مستندات حاکی از آن است که اگردر مدارس نیازهای دانش آموزان  برآورده شود دانش آموزان نیز به مدرسه  و آموزش  اهمیت بیشتری داده ودر فراگیری ویادگیری مطالب بیشتر سعی می کنند.

معلمان تلاش می کنندتاگروه های شبیه خانواده بیافرینند. محیطی که دانش اموزان به راحتی بایکدیگر گفت و گو کنند.

دراین کشور دانش اموزان در مدارس پیش دبستانی ودبستان علاقه ی زیادی به مشارکت در فعالیت های کلاس دارند.  از مجموعه اطلاعات گوناگون به دست آمده ، پاره ای نتایج حاصل می شود : نخست آن که تعلیم و تربیت در ژاپن،حتی در سطوح پایین هم خالی از مشکل نیست. دوم آن که اغلب مشکلات ، به طور شگفت آوری در دوره اول دبیرستان،  افزایش یافته است.دورهای که به اوج فعالیت های آموزشی به صورت انباشت اطلاعات ، و آخرین مرحله نظام آموزش اجباری ژاپن ، معروف است . به زعم مربیان ژاپنی  ، باید در نظام آموزشی این دوره ، تغییرات و اصلاحاتی  صورت پذیرد.

  بچه های ژاپنی ، به خوبی تحت مراقبت قرار می گیرند. برنامه های درسی ، حداقل در سال های نخستین مدارس ابتدایی ، با اندیشه و فکر تهیه شده ،و از دشواری هایی که امتحانات استاندارد شده ممکن است برای بچه ها پیش آورد ، آزاد است . دانش آموزان تحت پوشش یک برنامه درسی عمومی که بر پیشرفت اخلاقی ، اجتماعی و معنوی آن ها تاکید دارد. کلید و رمز توفیق بچه ها را در بر آوردن نیاز های شخصی آن ها به تعلق خاطر و وابستگی ،دوستی،کمک و بالاخره بررسی و دقت در دنیای پیرامون شان یافته اند

خلاصه  فصل نهم  :

به نظربسیاری ازمحققان و صاحب نظران رازموفقیت کشور ژاپن درتوجه به اهداف بلندمدت می باشد.

نظام آموزشی این کشوربه نهادینه شدن ارزش ها وضوابط در دانش آموزان توجه زیادی می کند.

یک برنامه ریزی تحصیلی خوب باید برنامه ای باشدکه موجب توجه حقیقی انها به علم وتعهدشخصی دربرابر صداقت شود.

مدارس بایدبه جای تاکید  دانش آموزان به رقابت با یکدیگر ، اندیشه ی نقادی وهم چنین داشتن حس همکاری میان گروهی دانش اموزان را تقویت کند.

بررسی مدارس پیش دبستانی و دبستان کشور ژاپن  از نگاه دکتر کالاترین :

آبادانی امروزآبادانی فرداست. همه ی مادرقبال دانش آموزان کلاس دوره ابتدای  مسئول هستیم.

 

معلمان کلاس اول بایددارای خصوصیاتی از جمله:

1-    داشتن جاذبه

2-     عشق واحساس رادرک کنند. معلمی شغل نیست بلکه انتخاب است  راز توفیق تجاری ژاپنی ها ، به نظر بسیاری از تحلیلگران ، توجه آن ها  به اهدف بلند مدت و منابع بلند مدت و نه سود دهی کوتاه مدت است . لذا به جای اهمیت دادن به نمرات امتحانی  سال بعد ، به پرورش نو آموزانی مسئول توجه دارند که مقید و وظیفه شناس  باشند . مدارس باید به جای تحریک  بچه ها به رقابت با یکدیگر، اندیشه نقادی از خود و نیز حس داشتن هدف مشترک را در میان همه آن ها به وجود آورند. همه دانش آموزان می توانند حلاوت دیدن این مسئله را که چگونه آراءشان  راهنمای آنان است  و یا موجب شادکامی  و راحتی همکلاسی هایشان می شود ، احساس کنند ؛ لذت هایی که به مراتب از تشویق کردن افراد و یا گوشزد کردن وظایف شان ، ماندگار تر است . یک برنامه تحصیلی علمی خوب ، باید برنامه ای باشد که موجب افزایش همکاری در بین دانش آموزان ، توجه حقیقی آن ها به علم ، تعهد شخصی در برابر صداقت های علمی و به علاوه ، موجب خبرگی ایشان در برداشت  های کلی از مقوله علم شود. این نگرش در آموزش ، باید به این تشخیص برسد که برای دانش آموزان یک مدرسه ، روابط نزدیک انسانی و حمایتگر در آن محیط ، صرفا  ابزار رفاه و آسایش نیستند ، بلکه این جنبه ها در روابط آن ها ، برای رشد و توسعه شخصیت اخلاقی و اجتماعی شان ، لازم و ضروری بوده و البته برای تحقق کار دشوار و پر زحمت یادگیری موشکافانه و با دقت نیز حیاتی هستند .

خلاصه فصل دهم:

بخش ضمیمه:ویژگی های مراکز پیش دبستانی ای که مورد مطالعه قرار گرفتند:

نویسنده اظهار میدارد: « مراکزی که من در سال 1979، مورد مطالعه قرار دادم ، همه در مقطع پیش دبستانی بودند که تعدادی  از مدارس  دولتی  و خصوصی در توکیو، و بعضی بخش های دیگر ژاپن را در بر می گرفتند . طبق گزارش وزارت آموزش ژاپن ، تقریبا 58 درصد مدارس پیش دبستانی ژاپن خصوصی ، 41 درصد ملی ،  کم تر از یک درصد دولتی هستند. در فهرست زیر به پاره ای از ویژگی های این مدارس ، به اختصاراشاره شده است :

1-    مدرسه پیش دبستانی وابسته به دانشگاه ملی:

وابسته به دانشگاه معتبر و معروف توکیو؛ با 171 دانش آموز از طبقه متوسط جامعه.

2-    مدرسه پیش دبستانی غربی توکیو:

از نوع ملی ؛ واقع در حومه توکیوبا 159 دانش آموز؛وابسته به جامعه مسیحیان ؛ دارای برنامه های غیر درسی در هنر ، زبان انگلیسی و ژیمناستیک با 200 دانش آموز.

3-    مدرسه پیش دبستانی شفرد:

تحت پوشش کاتولیک ها ؛ واقع در حومه توکیو با ترکیبی از طبقه متوسط جامعه ؛ با 81 دانش آموز.

4-    مدرسه پیش دبستانی خصوصی :

وابسته به دانشگاه معتبر و خصوصی زنان در توکیو ؛ با 250 دانش آموز.

5-    مدرسه پیش دبستانی  در بخش مرکزی شهر:

واقع در مرکز هونشو؛ در اندازه متوسط و با 176 دانش آموز.

6-    مدرسه پیش دبستانی غربی دولتی:

وابسته به دانشگاه دولتی ؛ در غرب هونشو با 160 دانش آموز .

 فصل یازدهم :

پیام یکی از معلمین دلسوخته کشور عزیزمان ایران جناب آقای حسین ربانی با بیانی شیوا و ادبی ، که توسط مترجمان کتاب آموزش قلب ها و اندیشه ها آورده شده است و در ادامه گزیده ای از پیام  این معلم عزیز را به حضورتان تقدیم می دارم و همچنین فصل دوازدهم که شامل منابع کتاب آموزش قلب ها و اندیشه ها اثر دکتر کاترین لوئیس می باشد .

 ( حسین افشین منش ، شیده ایلبیگی طاهر ) مترجمان کتاب آموزش قلب ها و اندیشه ها :« جا دارد که کتاب را با پیام یکی از معلمین دلسوخته این سرزمین ، جناب آقای حسین ربانی  که بحق همه همت خود را در راه عمر سوز آموزش کلاس اولی ها صرف کرده ، و می کند پایانی عبرت آموز و درس آموز بدهیم ».

 مجله سروش ، بخش سیاسی – اجتماعی ، شماره 663 مهرماه 1372.

 اولی ها را  باور کنیم

 « به پدران ، مادران و آموزگاران »

 ... ما دوست داریم همه چیز را  از اول داشته باشیم . از اول استوار کنیم . لذا کارها را از اول پی می ریزیم . همه چیز را از اول بنا می گذاریم. اما برای «اول» هرگز چنین  نمی کنیم. برای کلاس اول هرگز...!

 همه ما امروز در قبال کلاس اولی ها مسؤول هستیم . پدران و مادران ، آموزگاران ، متخصصین تغذیه و بهداشت ، پزشکان ، نویسندگان ، هنرمندان ، مسؤولین و ... چرا که آبادانی امروز آبادانی فرداهاست.

 امروز باید سنگ بنا باید محکم گذاشته  شود. با وسواس و احتیاط گذاشته شود . امروز باید رنج ما باید پایدار باشد تا فردا گنج ما حاصل آید.

 ادب و اخلاق ، عشق و ایمان ، نظم و انضباط ، هنر و حس برتراحساس و ایثار و گذشت را امروز باید بنا نهاد  و شکل داد . اگر خرابی در انتهای راه هویداست ؛ کار در ابتدای راه ، بی اساس و نابجاست. امروز، رمز پیروزی  اولین گام در اولین کلام است.

 امروز وظیفه « اول» بر عهده پدران و مادران است و وظیفه ی ثانی بر دوش آموزگاران متعد و عاقبت اندیش...

 پدران ومادران باید کودکان شان را بشناسند. کودکان دنیای کودکانه دارند. فکر آن ها پوششی از صداقت دارد. قلب شان را حریری از مهر در بر گرفته است. کودکان آیینه اند. هر روز چیز های نو و قشنگی از آن ها بروز می کند . حرف آخرشان را را اول می زنند. درون روشن شان همه تیرگی ها را پس می زند و به تبعید می فرستد . ضمیر کودکان نیازمند بذر است نادیده گرفتن  و بهره بردای نکردن از وسعت بی انتهای مزرعه وجود آن ها ظلم است. کفران نعمت و رحمت است. حق آن هاست که بدانند ...

 امروز ، روزی است که معلم پایه اول ، حرف اول را می زند. در حرف اول ، جهانی نهفته است.معلم کلاس اول باید اهل درد باشد و درد شناس و دردمند باشد.جاذبه و صفا داشته باشد. معنی عشق و احساس را درک کند... کودک باشد و در برابر کودک کوچک ، بداند چه بخواهد ، چه بگوید وبداند چگونه عمل کند... کودک او را مامن و فرودگاه خواسته هایش بداند و او پرواز گاه روح بلند و تابناک طفل باشد.

 معلم کلاس اول باید خوش صدا و خوش لحن باشد و آرامش و نرمش از وجودش ببارد و لطف و شقفت در نهادش جاری و ساری باشد... در نزد کودکان بالاترین جایگاه راه داشته باشد .نسبت به کودکان مقید و منظم باشد...

 من و دل گر فنا شویم چه با ک

غرض اندر میان سلامت اوست

اگر سفینه ی ما ساحل نجات ندید

عجب مدار که این بحر را کناری نیست

فصل دوازدهم:

 منابع 

Abiko ,   T :  (1986 ).

Abiko,    T.,&Georg,  P.S. (1986 ).

Aronon ,   E.&  Carlsmhth, J  (1963).

Azuma ,   H.,   &  Kashiwagi,   K.    (1987 ).             

Azuma ,   H.,   Kashiwagi,   K.&Hess,R.  D.  (1981 ).

..............................................................

..............................................................

..............................................................

.

.

.

 

اثر :

دکتر کاترین لوئیس

مرکز انتشارات دانشگاه کمبریج

آموزش قلب ها و اندیشه ها: تجربه آموزش ژاپنی ها «در مراکز پیش دبستانی و ابتدایی»،

مترجمان:حسین افشین منش،شیده ایلبگی طاهر،

تهران، انتشارات سازوکار، 1379


تعداد صفحات طبق کتاب:347

با تشکر خالصانه وصمیمانه از استاد محترم جناب دکتر بختیاری .